آخرین روزهای انتظار
قند عسل مامان و بابا
برای پسر گلم
درباره وبلاگ


بسم الله خوش اومدید. داستان ما از اونجا شروع شد که در چهارمین سالگرد ازدواجمون ما متوجه شدیم که خدای مهربون یه فرشته گل بهمون هدیه داد. تصمیم گرفتیم اینجا لحظه های بزرگ شدنش رو ثبت کنیم.
نويسندگان
چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب:, :: 9:21 :: نويسنده : زهرا-مصطفی

پسرم انگار واقعا انتظار داره تموم میشه و من و تو می تونیم به امید خدا تا 4 روز دیگه همدیگرو ببینیم .

دیروز با مامان جون و بابایی رفتیم دکتر اولش که صدای قلبتو شنید چون من چیزی نخورده بودم یه چند ساعتی ضربان قلبت خوب نبود من هم دیگه نصف عمر شدم بعدش دکتر گفت برو یه چیز شیرین بخور و بیا و باباجونی هم رفت برامون کیک . آبمیوه خرید و نوش جان کردیم و بعدش یه بیست دقیقه ای ضربان قلبت رو چک کرد خانم ماما منم داشتم به حرکاتت دقت می کردم خلاصه بعدش که رفتیم نتیجه رو به دکتر نشون دادیم دکتر تا دید گفت عین کتاب می مونه اینقدر که منظمه مشکلی نداری برو و شنبه برام یه

آزمایش نوشت 20 خرداد و خدا بخواد شما هم که قراره 21 خرداد بیای تو بغل من . خیلی استرس دارم مامان جونی فقط از خدا می خوام که تو سالم و سلامت باشی و منم زایمانم خوب و راحت باشه . مامان جونی تو فرشته ای دعا کن خدا انشاا.. اجابت می کنه .

خدایا باورم نمی شه 9 ماه انتظار تموم شد و منم مادر میشم خدایا ازت سلامت نی نی مو می خوام .خدایا من هرکاری که به عقلم می رسید که تو این مدت انجام بدم که نی نیم سالم باشه کردم دیگه توکلم به توست شاید کوتاهی کردم باشم به جاهایی ولی به بزرگیت ببخش و آرامش بهم بده و دلم رو قرص کن به وجودت ای خدای گلم. به امید خودت با حضور یه نی نی سالم، صالح و زیبا و یه زایمان راحت و عالی یک بار دیگه یکی از معجزاتت رو تو زندگیم بهم نشون بده . منتظر معجزت هستم ای خدای مهربونم



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پيوندها



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 297
بازدید دیروز : 6
بازدید هفته : 304
بازدید ماه : 1698
بازدید کل : 13253
تعداد مطالب : 216
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1